در یک مکالمه اتفاق افتاد

یکی گفت: “خفه شو لطفا عزیزم! طرف زن و بچه دارد و هیچ چیز نه روی زمین نه توی آسمان، نه این دنیا و نه آن دنیایی اگر باشد! کارت را توجیه نمی کند”
آن یکی آرام گفت: “ولی ، شاید روزی خودت توی این موقعیت قرار بگیری و آن وقت می فهمی که خیلی چیزها دست خود آدم نیست و آدم کاریش نمی تواند بکند!”
آن اولی هم بی هیچ حرفی پس و پیش برگشت و گفت:”دختری که با مرد متاهل روی هم بریزد فقط یک اسم دارد .که البته هم اسم اش و هم صفت اش و هم همه ی ذات نداشته اش است! من اگر توی این موقعیت قرار بگیرم…شده سر خودم را بِبُرم این اسم و صفت را با خودم این طرف و آن طرف حمل نمی کنم…بگذار این آقای مرد ِ آرزوهای تو، با هر کس که می خواهد باشد و بخوابد و دل بدهد و قلوه بگیرد…اما نگذار آن یک نفر با آن اسم که by the wayصفت اش هم هست، تو باشی!..تمام”
سکوت شدند و تمام . آن یکی اولی حرف های اش…آن دومی..دل اش!

یک نظر برای مطلب “در یک مکالمه اتفاق افتاد”

  1. ناشناس

    مهسا *** این پست خود من بودم انگار… عاشق مردی شده ام که زن و بچه دارد. خودم و کارم رو توجیه نمیکنم ولی دلم حرف خودش را میزند و ول کن هم نیست. بعد از یکسال و نیم دوستی!!!تصمیم گرفته ام تماش کنم رابطه ای رو که تهش هیچی نیست *** دل ات را سر ببُر…
    آنا *** دل ات را سر ببُر… *** شاید هم آنا حق با تو باشه
    دختر نارنج و ترنج *** آدم تا تو موقعیت قرار نگیره نمیتونه واقعا تصمیم بگیره و نمیشه هم قضاوت کرد *** آره غلط بزرگ و شیرینیه گویا…
    مینا *** شاید هم آنا حق با تو باشه *** 🙁 دل خر است! ولی من میگم چیزایی هست که میشه خر رو رام کرد! مثه فکر کردن…نه؟
    فلرتیشیا *** پیش میاد، و آدم انگار نمی فهمه داره چه غلطی می کنه. *** دقیقن، اصن من می خواستم همینو بگم:)
    شی ولف *** آره غلط بزرگ و شیرینیه گویا… *** آنننا…دل ام کبابه براش…پرس و جو می کنم. کاش خودم می تونستم…
    بهروز *** آرزو میکنم هیچ هیچ هیچ آدمی تو این شرایط نباشه… وقتی که همه ی وجودت فریاد میشه و چیزی رو میخواد که سهم تو نیست… فکر کن خودتم شوهر داشته باشی… دله… نمیفهمه… *** خل
    مینروا *** 🙁 دل خر است! ولی من میگم چیزایی هست که میشه خر رو رام کرد! مثه فکر کردن…نه؟ *** ماین تو
    سما *** آره گاهی واقعا آدم یه حرفی می زنه که یهو ته دلش میلرزه اگه خودش تو اون شرایط باشه چی… اما فکر می کنم متاسفانه حتی اگه آدم در اون شرایط خاص هم باشه سعی می کنه خودش رو توجیه کنه و گول بزنه . با اینکه می دونه انتخاب درست چیه. اما بعضی کارا چهره زشتشون خیلی عریانه. یعنی نمیشه حتی با دید نسبی گرایی هم ازش چشم پوشید. *** گوشیت عوض می شه…اما خودت نه! خب چه جوری باید الان خبرت کنم؟؟؟؟
    *** دقیقن، اصن من می خواستم همینو بگم:) ***
    *** باران عزیزم سلام طبق معمول در سکوت هستم. به کمک ات نیاز دارم. کاری برمیاد از دستت؟ یا کسی هست که بتونه کمک کنه؟ شاید؟ بلکه؟ http://thegooloobird.blogsky.com/1394/02/02/post-684/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DB%8C-%D9%BE%D8%B3%D8%B1%DA%A9#comments ***
    *** آنننا…دل ام کبابه براش…پرس و جو می کنم. کاش خودم می تونستم… ***
    *** خدار رو شکر که ما ریمیا رو داریم که به خاطرش بیای بنویسی و مام بیایم بخونیم 🙂 ***
    *** خل ***
    *** آیم وِیتینگ تو سی دَت دِی. مای لایف ایز سو مِسد آپ …. آی نید پِری اند اِ لانگ لاود کِرای. ***
    *** ماین تو ***
    *** گوشیم عوض شد. ندارمت ***
    *** گوشیت عوض می شه…اما خودت نه! خب چه جوری باید الان خبرت کنم؟؟؟؟ ***

    پاسخ

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *