پنج روز از مصاحبه ام با آن شرکت غول پیکر و هیولا! وار می گذرد و ثانیه ای نیست که بهش فکر نکرده باشم. مصاحبه ی اسکایپی که تمام شد، دیدم که در حین مصاحبه تمام گاف و گوف های جواب هایم به مصاحبه کننده که از لس آنجلس زنگ زده بود را لیست کرده ام!…یعنی همان موقع که حرف می زدم می دانستم که این جا همان جایی ست که دارم گند می زنم و به جای این که درست ش کنم، یادداشت ش کرده بودم!..احتمالا این را هم در درس هایم به ما ادامه مطلب

یک- یک ماه مانده که درسم تمام شود و این خبر ترین خبر ِ این روزهایم است! کالجی که توی آن درس می خواندم ( هنوز یک ماه دیگر قرار است درس بخوانم اما استفاده از ضمیر گذشته سرعت تمام شدن ش را دو برابر کند شاید!)، توی یکی از هزار توهای شهر زیر زمینی مونترال بود. شهر زیر زمینی مونترال، همان طور که از اسم ش پیداست، یک شهر واقعی اما زیر زمینی ست. اگر اشتباه نکنم، هفت ایستگاه مترو را با تونل ها و مراکز خرید به هم متصل می کند و برای ادامه مطلب